به مناسبت شکست حصر آبادان
خرمشهر در روز های پایانی دفاع و اشغال وضعیت تاسف باری داشت از طرفی قول های بی فرجام اعزام نیروی کمکی روحیه مقاومین را کم می کرد و از طرفی قوای مهاجم عراقی فشار بیشتری بر تسخیر شهر می آوردند . نیروهای مسن و زنان حاضر در خرمشهر از شهر خارج می شدند تا به دست نیرو های بعثی گرفتار نشوند . به همین سبب کار پشتیبانی مختصری هم که از این نیرو بر می آمد از بین رفت و عملا نیرو های مقاوم مردمی بدون پشتیبانی به کارخود ادامه می دادند. با توجه به عدم موفقیت طرحی که دشمن از روز 23 مهر برای تکمیل اشغال قسمت شمالی (اصلی ) خرمشهربه اجرا در آورد، و عجله حکومت عراق برای دست یابی به یک پیروزی و حربه بزرگ تبلیغاتی ، فرماندهی عملیات خرمشهر سخت تحت فشار قرار گرفت و با وجود ضربات مهلکی که به نیرو هایش در خرمشهر وارد می شد برای یک سره کردن کار پی در پی یگان های تازه نفس به داخل خرمشهر اعزام می کرد. لذا فرمانده مهاجمان در روز های 27 و 28 مهر عملیات دیگری طرای می کند تا خرمشهر را به اشغال در آورد یکی از فرماندهان مهاجم عراقی در این باره گزارش می دهد:
در شامگاه 27 مهر مسائل مربوط به صحنه نبرد و درخواست سپاه (سپاه سوم عراق ) مبنی بر پایان دادن هرچه سریع تر به این وضعیت ، بررسی شد و طرحی تازه از سوی ما به سپاه گزارش شد که عبارت بود از : الف : از آنجا که پادگان دژ در دست نیرو های ماست و تدارکات نیرو های مدافع از طریق پل آبادان خرمشهر انجام می شود پس مهم ترین هدف تسلط بر پل و محاصره نیروهای مدافع در داخل شهر است . ب: ادامه پیش روی ستونی به سوی مسجد جامع به عهده فرماندهی گردان هشتم نیروی مخصوص است تا بتواند نیرو هارا در این محور تثبیت کند . گردان دوم از تیپ دوم در این محور باقی خواهد ماند . ج: دور زدن سمت چپ شهر و تصرف پل
در روز 28 مهر جلسه ای دیگر تشکیل شد و در آن ، طرح متمرکز کردن آتش توپخانه شرح داده شد و برنامه زیر اتخاذ گردید: الف : گردان یکم از تیپ 23 تحت امر یک گروهان تانک از تیپ 26 زرهی قرار گرفت تا از آخرین حد سمت چپ (شمال) به سوی پل پیشروی کند. ب: گردان دوم نیروی مخصوص از تیپ 31 از یکی از راه های فرعی در مقابل گورستان شهر به سمت پل پیشروی خواهد کرد. ج: گردان یکم تیپ 49 پس از حرکت به سمت چپ جاده و در نزدیکی گردان یکم تیپ 23 ، پیشروی می کند. د: پس از اینکه یگان های دیگر به مناطق تعین شده رسیدند، گردان سوم تیپ 31 نیرو مخصوص پل را تصرف خواهد کرد.
این فرمانده همچنین گزارش می کند : دلیل طرح این نقشه،ایجاد مانع در رسیدن تدارکات به نیرو های مقاوم در شهر بود که بیشتر در منطقه مسجد جامع حضور داشتند.
وضعیت رزمندگان در جبهه خودی به استناد اطلاعات سپاه خوزستان در تاریخ 27 مهر چنین اعلام شده است: نیرو های خودی حاضر در جنگ اکثرا از ابتدای جنگ در حال مبارزه هستند که بیشتر ، از نیرو های پاسدار و مردم محلی تشکیل شده اند و به حدود 500 نفر می رسند . نیرو های تکاور و سرباز که گاه برای انجام عملیاتی چند ساعته می آیند ، پس از یک پاک سازی منطقه را ترک می کنند. نیروی زرهی فقط 3تانک سالم دارد که نزدیک پل مستقر است. نقاط ضعف خودی عبارت است از : کمبود نیروی زرهی، کمبود نیروی پیاده تازه نفس ، عدم هماهنگی بین نیرو ها و هدایت صحیح آن ها ، کمبود پشتیبانی هوانیروز در حمله به مهاجمان ، کمبود پزشک و دارو و کمک های درمانی.
واحد اطلاعات سپاه خوزستان در پایان یاد آور شده است که نیروهای حاضر در خرمشهر بین 50 تا 30 روز در شهر حضور داشتند و از لحاظ جسمی و روحی بسیار ضعیف شده اند.
در این میان گزارش فرمانده ارتشی عملیات خرمشهر نیز در نوع خود جالب است زیرا در زمان حال ادعا هایی از گوشه و کنار بلند می شود که ارتش در زمان هجوم آمادگی داشته و در خرمشهر نقش اساسی ایفا کرده است. شرح گزارش:
از نا خدا تکاور هوشنگ صمدی به : فرماندهیستاد منطقه خرمشهر،تاریخ 4/8/59 گردان یکم تکاور بوشهر از بدو عملیات و حتی زمانی پیش از آن تا مورخ 22 مهر در عملیات خرمشهر شرکت داشت ودر این تاریخ به علت دادن تلفات زیاد با گردان منجیل جایگزین شدیم و... قریب به 400 نفر از افراد کمیته های چهارده گانه تهران وارد منطقه عملیاتی شدند . نزدیک 200 نفر در عملیات شرکت کردند و باقی از رفتن به جبهه به عناوینی سر باز زدند. افراد شرکت کننده بعد از ظهر آن روز به 80 الی 100 نفر رسید و باقی گویا منطقه را ترک کرده بودند. در مورخه 2/8 تعداد حدود 16 نفر از این افراد در منطقه حضور داشتندو... ( گذارش های بیشتر که در کتاب خرمشهر در جنگ طولانی منتشر شده است فضا را اسفبار تر از این جللوه می دهد.)
این وضع آشفته خرمشهر و از طرفی هجوم تمام قد ارتش بعث نتیجه ای جز سقوط خرمشهر در بر نداشته و قمی جانکاه بر دل تمام مقاومان این شهر نهاد. ا ما در آن سوی کارون داستان متفاوت بود آبادان که بوسیله سه رودخانه کارون و بهمن شیر و اروند رود محاصره شده بود شرایطی بهتر داشت در خرمشهر دشمن تا دندان مسلح جاده شلمچه را گرفته بود و به شهر بی دفاع خرمشهر هجوم آورد ولی آبادان به دلیل شرایط طبیعی به نوعی حفاظت می شد. نیرو های مقاوم پل ارتباطی بین خرمشهر و آبادان را منفجر کرده و از آن طرف رود به دفاع می پرداختند . البته بعد از محاصره آبادان شرایط بسیار سخت شد و امکانات به سختی از بهمن شیر و از راه آّب به شهر می رسید ولی به تدریج بعد از عزل بنی صدر شرایط برای خود باوری نیرو ها و طراحی حمله ای حساب شده فراهم شد . در زمان حصر آبادان عراق بار ها تمایل خود را برای ورود به شهر نشان داده بود و از سمت شرق بهمن شیر و شمال کارون به طرف آبادان حرکت کرده بود و لی هر بار با مقاومت دلیرانه نیرو های مردمی مواجه می شد. در یکی از این حملات نیرو های عراقی با استفاده از تاریکی شب و پل ها ی مکانیزه سعی در عبور از بهمنشیر می کند و در منطقه ذوالفغاریه( که با مرکز شهر فاصله دارد) به خاک آبادان وارد می شود . در این منطقه که نیرو های مردمی حضور ندارند پیر مردی به نام دریا قلی سورانی زندگی می کرد و جزو مردم مقاومی بود که حاضر به ترک محل زندگی خود نبود. وی بعد از مشاهده نیروهای عراقی که وارد آبادان می شدند بوسیله دوچرخه کهنه خود کیلومتر ها را طی می کند تا به مرکز شهر برسد . بعد از رسیدن و اطلاع دادن به رزمندگان نیرو های مردمی به منطقه سرازیر شده و تمامی نیرو های مهاجم با به آن طرف پل فراری می دهند . (هم اکنون نیز یادمانی در شهر آبادان به نام این پیر مجاهد ساخته شده است) این واقه در ابتدای جنگ به همگان ثابت کرد که دفاع و ظیفه شناسی سن سال نمی شناسد و همگان به گفت اما م (ره) در هرجایی که هستیم مسول و مکلف به انجام وظیفه می باشیم.
واین گونه شد که شهر آبادان تا اجرای عملیات ثامن الامه در دست نیرو های خودی باقی ماند و به تصرف نیرو های عراقی در نیامد و چه بسا اگر شرایط طبیعی و جغرافیایی مذکور را دارا نمی بود به دلیل کار شکنی و خیانت به همان سرنوشت خرمشهر دچار می گشت.