موسوی دروغگوی بزرگ

چرا موسوی دروغ می گوید! این سوالیست که حتما به ذهن شما هم آمده است ! ابتدا باید مصداق های دروغ گویی موسوی را بیان کرد!! جالب است اگر تمامی صحبت های موسوی در چند ماهه گذشته را پیگیری کنید حتما به این موضوع پی می برید که موسوی یک سری حرف های کاملا از پیش تعیین شده که نه از ما قبل برنامه هایش بلکه از ماهها پیش برایش آماده شده بود را مطرح می کند ! و حتی کوچکترین تغییری نیز در حرفهایش ایجاد نمی کند ! یکی از این نمونه ها بحث دانشجویان ستاره دار است بعد از توجیه مساله دانشجویان ستاره دار در مناظره آقای احمدی نژاد و موسوی که این مساله از زمان آقای خاتمی به وجود آمده است آقای موسوی در مناظره حرفی برای گفتن نداشت و در باره این قضیه سکوت کرد . ولی در برنامه های دیگر آقای موسوی و همچنین مستند ایشان در این باره بسیار مانور داده شد و حتی افرادی نیز به نمایش آمدند و از ستاره دار بودنشان ابراز ناراحتی کردند! عجبا! انسان چه چیز ها که نمی بیند! این مساله به این روشنی در آخرین صحبت آقای موسوی در تلوزیون باز هم مطرح شد و این از دید یک بیننده آگاه نوعی بی خردی و بی عقلی است زیرا این موضوع به طور کامل در مناظره حل شد و اتهامات آن از دولت نهم برداشته شد ولی باز هم آقای موسوی به بیان این ادعا اقدام کرد ! این ماجرا فقط گویای یک چیز است که این دوستان هدفی به غیر از تخریب دولت نهم ندارند و همه آمده اند تا احمدی نژاد نباشد ! کسانی که چشمانشان را می بندند و هرچه از دهانشان بیرون می آید می گویند چگونه می توانند زمام کار را در دست بگیرند و چگونه کسانی که شکمی صحبت می کنند می توانند تصمیمات عقلی بگیرند!؟ نمونه دیگری از این اتفاقات در مناظره با آقای احمدی نژاد است . آقای موسوی بعد از تحمل فشار های روانی که به علت شکست در برابر احمدی نژاد تحمل کرده بود ، وقتی صحبت هایش که همگی تیتر گونه و بدون دلیل بودند تمام شد و دیگر مطلب جدیدی نداشت بار دیگر در کمال نا باوری به مطالب اولیه که قبلا خوانده بود بازگشت ، مطالبی که احمدی نژاد یکبار آن ها را پاسخ داده بود! این خود به غیر عقلانی بودن کار های موسوی و نداشتن استدلال و دلیل برای بحث با احمدی نژاد اشاره دارد ! بعد از به وجود آمدن این فضا آقای موسوی که تقریبا خیالش از رو در رو شدن با احمدی نژاد راحت شده بود همان استدلال ها و گفته ها را البته با چاشنی آمار دروغ به میز های مذاکره آورد و در غیاب احمدی نژاد به بیان آمار غلط و مغلطه آمیز پرداخت که پوشاندن نام مراکز آمار دهی در برگه های موسوی خود دلیلی بر این دروغ گویی ها بود! آقای موسوی که می دانست در این مدت کوتاه نمی توان ذهن هایی که با آمار غلط پر شده بود را پاک سازی کرد به این استراتژی دست زد و دروغ های خود را در جامعه از طریق رسانه تلوزیون گسترش داد! برای اثبات این مدعا می توان به حرفی که آقای موسوی در مناظره با آقای کروبی زد اشاره کرد! ایشان در این مناظره گفتند : هم اکنون که داشتم می آمدم شخصی برگه ای به من داد که در آن فلان آمار را نوشته بود!!؟؟ این ادعا خود دروغ های آقای موسوی را افشا می کند زیرا ایشان مدعی شده بود که این آمار ها کاملا رسمی و درست هستند در حالی که  برگه آماری که به شخص ایشان داده شده بود کاملا عجله ای و بدن تحقیق بود!!؟؟ نمونه هایی از این دست فراوان است! آقای موسوی در برنامه آخر خود در شبکه دو برای پاسخ گویی به روزنامه ایران که با تیتر بزرگ اورا دروغ گو خطاب کرده بود برگه ای به عنوان سند و بیانیه  از بانک مرکزی را خواند که مدعی بود کاملا معتبر است ! این در حالی بود که دوربین با نشان دادن برگه دست آقای موسوی چیز دیگری نشان می داد! برگه دست آقای موسوی برگه ای چاپ شده از یک صفحه اینترنت بود که حتی فونت آن نیز از تاهما تغییر نکرده بود !! کدام برگه رسمی را با فونت تاهما و شبیه سایت های اینترنتی درست می کنند؟!

  و حال دلایل دروغ گویی موسوی :

موسوی و اطرافیانش به این دلیل که می دانند آقای احمدی نژاد با کار هایش نشان داده که در دولت اصلاحات تقریبا معادل یک سوم دولت احمدی نزاد کار شده است و همچنین تمامی کارهای دولت اصلاحات و سازندگی به اندازه  کار دولت نهم هم نیستند با طرفند سیاه نمایی و کوچک نمایی بزرگی ها و عظمت ها و همچنین بزرگ کردن مشکلات و نقایص کوچک سعی در تضعیف و بد نمودن دولت دارند زیرا خود بهتر می دانند بعد از انقلاب این اولین دولتی است که با برنامه ای کاملا مدون و حساب شده کار ها را به پیش می برد و این نمونه حداقل در ایران بی سابقه بوده است. حرکت جبهه اصلاحات بهطرف  خوب جلوه دادن دوران خاتمی و هاشمی بوده است . دوران هایی که همه مردم می دانند اگر محرومیتی هست ، اگر فسادی هست ، اگر مشکل اقتصادی هست یادگار دوران و زمان آنان است . زمانی که تورم کشور نزدیک به 50% بود و محرومان جامعه به گفته هاشمی رفسنجانی باید برای پیشرفت زیر دست و پا نابود شوند! آقای موسوی( که خود را طرف دار محرومان می داند) کجا بود؟! این سخنان کسی است که امروز از موسوی حمایت و موسوی نیز از او حمایت می کند! اگر احمدی نژاد مشکلات کوچکی همچون حاله نور و .. داشته باشد مشکلات بزرگ دیگران در کنار این مشکل همچون کوهند در کنار کاه! آقای خاتمی که امروز حامی اصلی میرحسین موسوی است در نیویورک و در مقر سازمان ملل تفکرات امام را زیر سوال می برد و به آن افتخار می کند! حال سوال از آقای موسوی اینجاست که حامیان شما و طرفداران شما،  امام و تفکر آن را قبول ندارند ، شما چگونه هر روز دم از تفکر امام و خط امام می زنید؟! دروغ و ریای آقای موسوی تا کی ادامه می یابد!؟ تا کی مردم لباس به ظاهر زیبای اصلاحات را در جامعه ببینند در حالی که در پشت آن چهره زشت مبارزه با اسلام ومباره با خط امام و پیروی از  تفکر لیبرالیستی و تفکر سرمایه داری وجود دارد!؟ آقای موسوی اگر از توهمات آقای احمدی نژاد ناراحت می شود چگونه از بی حیایی رئیس جمهور اسبقمان آقای خاتمی که ظاهرا روحانی هم هستند ناراحت نمی شود!؟ بی حیایی هایی که در جامعه زبان زد خاص و عام است ! دست دادن با زنان غربی ! خوش و بش کردن با دختران جوان ! دست زدن به شانه های دختری با حجاب در همایش چهل چراغ! نشستن و در کنار دختران در همایش حمایت از موسوی ! تعریف کردن جوک در باره حضرت زهرا (س ) و نمونه هایی از این دست و تازه این ها آنجایی است که دوربین ها حضور دارند!! کسی نیست که از آقای موسوی سوال کند که چگونه همایت کسانی را به دنبال دارد که می خواستند تفکر امام را به موزه های تاریخ ببرند! می خواستند امام زمان را هم استیضاح کنند !! این سوالات بی جواب تنها یک چیز را به ذهن می رساند که این گروه نو لباس و سبز پوش از لباس های زیبنده استفاده می کنند تا ضربه مهلک و خطر ناکی به انقلاب بزنند

                                      این دلیل بزرگ برای دروغ گویی آن هاست.

و مکرو و مکر الله و الله خیر الماکرین

میعاد شیخی